مــــن دیگـــ ر نـــ اله نمیــــــــــــ کنم
قرنهــــ ا نالیـــ دن بس است
میخواهم فــــــــــ ریاد بزنم!
اما اگر نتوانستــــــ م،
سکوت میکنـــ م،
خامـــ وش بودن، بهتـــــــ ر از نالیــ دن است....
دکتر شریعتی
*دکتر جان فریاد نمی تونم بزنم٬ از ناله هم عین خودت خسته شدم٬ می تونم که گریه کنم....؟
اصلا با این نوشته موافق نیستم این نوشته مزخرفی بیش نیست باید اونقدر راجع به مشکل دل حرف زد تا اون عادی بشه و از بین بره . این راه حلی که روانکاوها و مشاورها و علم روانشناسی پیشنهاد میکنه اگه توی دلت نگه داری عین غده ایی میشه که هی بزرگ و بزرگتر میشه . عزیزم گریه کن ناله کن حرف بزن بگو بزار راحت بشی.
نازلی جان همه اینایی که میگی و گذروندم...
دیگه از همه اش خسته شدم...
درد کهنه... شاید اسمش این باشه دیگه...
سلام دختر ابان خیلی حرفت بدل میشینه با اجازت اینو کپی کردم.وب خ زیبایی داری . حتما بهم سر بزن عزیز خوشحال میشم به کلبه ما هم سری بزنی
به دستای مهربونن خدا میسپارمت