فردا میاد ...
باز می بینم...
هیچی بجز تو نمی خوام...
.
گاهی که هیشکی توی دنیا نیست باهاش بتونی حرف بزنی...
از این زندگی خالی
منو ببر به اون روزی
که تو اسممو پرسیدی ...
به روزی که منو دیدی ...
به پله های خاموشی که با من روبرو میشی
...
یه جور زل بزن انگاری نمیشه چشم برداری
منو ببر به دنیامو
به اون دستا که میخامو
به اون شبا که خندونم...