1-1


دلم "م ر گ" میخاد :|

....

54-

باز یه 27 اسفند دیگه رسید...

ساعت 4 بعداز ظهره...

دو سال پیش این موقع... این روز...این ساعت...

یه حماقت :-|

هنوز جای زخماش میسوزه

تمام امروز و گرفته بودم

تمام امروز و توی سال گذشته هم گرفته بودم

داغون... له شده... شکست خورده... بازم با بغض گذشت...


53-


ﮐﺴ ﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺯ ﻭ ﺳﺮﻣـ ﺎ ﺩﺳﺘـــ ﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﮔﯿــ ﺮﺩ . 
ﺩﺭ ﺟﯿﺒـــ ـﺖ ﺑـــــ ﮕﺬﺍﺭﺷﺎﻥ، 

ﺷﺎﯾﺪ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺧﺎﻃــــــــــــــــﺮﻩ ﺗﻪ ﺟﯿﺒﺖ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﺎﺷﺪ، 

ﮐﻪ ﻫﻨـــﻮﺯ ﻫﻢ ﮔـــــــــﺮﻡ ﺍﺳﺖ...

52-

برای غریبه شدت احتیاج به تلاش زیادی نیست 

 میدونی خیلی کمتر از تلاش برای آشنا شدن زمان میخواد و  انرژی...

کافیه یه مدت کوتاهی خبر  نگیری !

آدما خیلی زود جایگزین میکنن!

اونوقت حرفایی که تا دیروز فقط تو شنونده اش بودی و دیگه حاضر نیست بگه.... جوابت میشه بی خیال... میشه مهم نیست...  حل میشه ...حالا که دیگه حل شده...

از آشنایی واسه این روزاش فراری شدم

از اینکه حست کم رنگ میشه و فراموش میشی

خوشحالم که خودمو زیاد درگیر نکردم و نمیکنم ولی ...


51-

ارتباطا که کم شد باید بفهمی یکی دیگه هم هست

نه خسته نشده. شایدم خسته شده ازت... ولی مهمه اینه کسی هست اون جای خالیتو پرکنه

وگرنه آدما همیشه محتاجن ... همیشه اندازه روز اول محتاجن... ولی گاهی این نیاز را جای دیگه پیش کسی دیگه... مهم نیست حتی اگه این نیاز در حد یه درد دل ساده تلفنی باشه!

مطمئن باش نبودنت با بودن کسی دیگه پر شده!

خسته شدم از این همه رنگ به رنگ شدن آدما!

از هرچی ابراز محبته!

مدتهاست کسی تو زندگیم نیست... هیشکی نیست... همونایی هم که بودن رفتن و پشت سرشون نگاه نکردن... همه جای خالیمو پر کردن با یکی یا چند تا... دوست یا همسر یا همراه فرقی نداره ... مهم ساده دلی منه که تمومی نداره... حماقتم که اندازه نداره

اینکه کسایی که دوس داشتم همیشه تو زرد از آب دراومدن.. اینکه دروغ شنیدمو  جاهلانه باور کردم:|

اصلا چرا من فکر میکنم همه راست میگن؟!!


من اگه جام خالیه، فقط تا وقتیه که کسی دیگه نیومده...


نه که اون آدمه بهتر باشه به قرآن نیست ولی نمیدونم چرا همیشه آخر قصه این میشه که همه به خونشون میرسن و من هنوز اندر خم یه کوچه ام...! مدتهاست تو این پیچم!! راستش دیگه امیدی هم ندارم که بشه ازش بگذرم ... آدما مگه چن مدلن؟! دیگه بیشتر از این همه ای که دیدم نیستن که؟ منم که عوض نمیشم مثل همیشه صادق مثل همیشه صادق مثل همیشه احمق و زود باور:|

خسته ام از همه چی ...


بیش از همه از این خودی که توشم و داره دیگه حالمو به هم میزنه:|



50-

   

باید کجا برم که اثری از تو نباشه...

49-


خسته شدم از غمخوار بودن...


 دل منم دله به خدا


....


48-

میدونی از سیگار متنفرم

ولی از تو...

نمیدونی چقدر بهم مزه داد وقتی لپ تاپتو بردی توی ایوون... اونوقت شب توی تاریکی ... و گفتی این یکیو با هم می کشیم... تا حالا از هیچ سیگاری این اندازه ...

نمیتونم بگم اینا رو همه چی سالهاست تموم شده.... حتی یاد گذشته اذیتم می کنه.. اشکمو درمیاره... دوسم داشتی... دوست داشتم... هنوزم دوست دارم... تو را نمیدونم...

امروز که گفتم کجایی و گفتی تو قلب تو ....جامم خیلی راحته...! حس خوبی بود ... خیلی خوب ...حتی اگه یه تکه کلام بود...


90.11.10

47-

هیچکس دیگر     " او "    نمی شود...


حتی خودش!

46-

بازم ی یلدای تنهایی دیگه رسیده...